اختلالات روانی در کودکان سنین
پایین تر بسیار بیشتر از آن چیزی است که محققان تصور می کردند اما تعداد زیادی از
این کودکان کمک هایی را که لازم دارند دریافت نمی کنند.
در این مقاله سعی بر آن است که این
علائم تا حد زیادی برایتان شرح داده شوند.
کودک دو ساله ی شما بیش از یک ساعت
است که بسیار عصبانی است و اوقات تلخی می کند. اسباب بازی های خود را به اطراف
اتاق پرتاب می کند و هر زمان که به او نزدیک می شوید عصبانیتش شدیدتر می شود و حتی
اگر شما جرات نزدیک شدن به او را داشته باشید این امکان وجود دارد که شروع به
پرخاش گری کرده و با مشت به شما ضربه بزند.
آیا این ها رفتار طبیعی یک کودک
نوپا هستند یا نشانه ای از وجود مشکلاتی برای سلامت او؟
فرزند هفت ساله ی شما نمی خواهد به
مدرسه برود. هر روز گریه می کند و هر روز صبح به سختی از خواب بر می خیزد و پس از
برخاستن از خواب دوست دارد به جای رفتن به مدرسه فقط بازی کند. شما احساس می کنید
که او دائما مضطرب است و این اضطراب ممکن است مشکلاتی را برایش به وجود آورد.
اما سوالی که پیش می آید این است
که آیا او فقط کودکی است که مدرسه رفتن را دوست ندارد یا چیزی باعث به وجود آمدن اضطراب در
او شده است؟
اگر در چنین موقعیت هایی قرار
گرفته اید و از این که فرزندتان به کمک یک متخصص بهداشت روان نیاز دارد یا خیر
مطمئن نیستید، بدانید که تنها نیستید و بسیاری از والدین با چنین مشکلاتی مواجه
هستند.
یکی از مطالعات اخیر منتشر شده
دراین خصوص نشان داده است که 7.7 میلیون کودک -تقریبا 16.5 درصد از جمعیت کودکان
سراسر کشور- حداقل با یک اختلال روانی مواجه هستند.
با این حال، حدود نیمی از این
کودکان هرگز توسط یک متخصص بهداشت روان معاینه نشده و هیچ وقت درمانی را که بدان
نیاز دارند دریافت نمی کنند.
عدم
دریافت مراقبت های لازم می تواند دلایل زیادی داشته باشد!
دکتر دنیل رنزی که یکی از روانپزشکان متخصص
در امور کودک است، در این خصوص به نشریه ی هلس لاین توضیح
داد که عدم درمان این کودکان تنها به مسئله عدم دسترسی به مراقبت های لازم باز نمی
گردد بلکه بسیاری از پدر مادرها به جای توجه به علائم بیماری روحی، آنها را به
عنوان رفتارهای خاص کودکشان در نظر می گیرند و به مبارزه با این علایم می پردازند
که سبب بدتر شدن رفتار کودکشان خواهد شد. و پس از آن تنها با بدتر شدن علائم
و غیر قابل کنترل شدن کودک، به دنبال درمان های روان شناختی خواهند بود.
رنزی در ادامه ی سخنانش افزود ما
در سال های اخیر در خصوص رسیدگی به سلامت روانی افراد جامعه پیشرفت های قابل توجهی
داشته ایم، اما در زمینه ی رسیدگی به مسایل کودکان هنوز راه زیادی را در پیش
داریم. زیرا هنوز در ارتباط با بیماری های روانی نگرش منفی ای وجود دارد که سبب می
شود مردم از پذیرش بیماریشان سر باز بزنند و به دنبال راهی برای مقابله با آن
باشند.
او توضیح داد که بسیاری از والدین
نگران فرزندان خود هستند و دوست ندارند که بر روی فرزندشان انگ فرد روانی زده شود
چرا که یقین دارند پس از آن فرزندشان در دوران نوجوانی و بزرگسالی با مشکلات عدیده
ای مواجه خواهد شد. این ترس می تواند مانع از مراجعه به پزشکان روانکاو شود و سبب
گردد که شرایط کودکشان روز به روز بدتر شود.
از جهتی دیگر، ما در سطح کشور با
کمبود روان پزشکان حاذق مواجه هستیم و همین امر ممکن است باعث شود که والدین
نتوانند فرد مناسبی را برای پرسیدن سوالاتشان پیدا کنند و راهنمایی های غلطی را در
این راستا دریافت نمایند. نگرانی های مالی نیز می تواند در عدم مراجعه به
روان شناسان دخیل باشد.
رنزی در ادامه ی سخنانش افزود:
برای افراد فاقد بیمه ی درمانی، هزینه ی درمان های روان شناختی می تواند بسیار
گران تمام شود. حتی افرادی که موفق می شوند ارائه دهنده خدمات روانکاوی ای را
بیابند که بیمه شان را قبول می کند، درمان و داروها می تواند هزینه های طاقت
فرسایی را به وجود آورد.
نقص
های موجود در داده ها
با توجه به این موانع، جای تعجب
نیست که بچه ها کمک های لازم را دریافت نمی کنند. اما دکتر ماریان ارلز، استاد روان شناسی حاذق در امور کودکان
و بیماری های رفتاری و عضو انجمن آکادمی آمریکایی (AAP)، معتقد است که ارقام ارائه شده توسط آخرین پژوهش صورت گرفته در
مورد اختلالات رفتاری کودکان، آن قدرها هم دقیق نیستند.
او بدین موضوع اشاره نمود که کودکان
مبتلا به ADHD عمدتا توسط پزشکان متخصص در زمینه ی اطفال یا خانواده شان درمان می
شوند و غالبا به یک متخصص بهداشت روان مراجعه نمی نمایند.
او در ادامه ی سخنانش افزود مراقبت
های اولیه باید قادر به کنترل اضطراب های خفیف تا متوسط، افسردگی و ADHD باشند. اما من نمی
توانم بگویم که در محاسبه این داده ها چنین موضوعاتی در نظر گرفته شده یا خیر، چرا
که تنها از والدین در مورد مراجعه به یک متخصص سلامت روان سوال شده است.
رسیدن
به یک نقطه خوب
جدیدترین اطلاعات حاصل از نظرسنجی
ملی سلامت کودکان در سال 2016 تنها بر پاسخ های والدین متکی است زیرا از آنها
خواسته شده بود تا پاسخگوی سوالات مختلف در مورد فرزندانشان باشند.
سؤال ارائه شده در این مطالعه به
شرح زیر بود:
آیا در طول 12 ماه گذشته، شما برای
درمان کودک خود هیچ گونه مشاوره ای را از طرف یک متخصص بهداشت روان دریافت کرده
اید؟
متخصصان بهداشت روان شامل روان
پزشکان، روان شناسان، پرستاران رشته ی روان پزشکی و کارکنان پزشکی بالینی هستند.
ارلز در ادامه ی سخنانش گفت: این
موضوع که بسیاری از کودکان مراقبت های روانی لازم را دریافت نمی کنند یک موضوع
حیاتی و وحشتناک است البته شاید تعدادی از آن ها مراقبت های لازم برای مشکلات خفیف
تا متوسط را از طریق متخصص اطفال خود دریافت کنند.
شناسایی
زود هنگام مسائل
با این حال، ارلز به عنوان یک
متخصص روان شناسی اطفال، در صدد است تا اطمینان حاصل کند که همه ی کودکان مراقبت
های لازم را دریافت خواهند کرد.
او گفت: من فکر می کنم باید مطالعه
ی بزرگ تری بر روی کودکانی که از چنین اختلالاتی رنج می برند انجام شود. قبل از
اینکه این مسائل به یک بحران تبدیل شود، ما باید به طور مرتب از بچه ها در مورد
نحوه ی رفتارشان سوال کنیم، به شناسایی مشکلات در حال ظهور پرداخته و به کار بر
روی آن ها بپردازیم.
والدین می توانند با مطرح نمودن
نگرانی هایشان با یک متخصص اطفال کودک، نقش مهمی را در کمک به این امر ایفا کنند.
ارلز در ادامه صحبت هایش به علائمی
که می توانند خطرناک باشند و نیاز کودکان به کمک را نشان دهند اشاره نمود.
§
تغییرات شدید در خلق و خو از جمله عصبانیت و رفتارهای منفی مداوم و
یا تغییر مداوم حالات روحی
§
تغییرات قابل توجه در رفتار، به عنوان مثال نمرات پایین در درس های
مختلف و پرخاشگری مداوم
§
ترس یا نگرانی بیش از حد
§
از دست دادن علاقه به افراد، اشیاء و فعالیت هایی که قبلا کودکتان
از آن ها لذت می برد و برایش جالب بودند.
§
مشکل در تمرکز
§
مشکل در مراقبت از خود (به عنوان مثال، بهداشت، مراقبت از بدن)
§
مشکل در برقراری یا حفظ روابط اجتماعی
§
علائمی از مشکلات جسمی مانند سردرد، درد معده، تغییر در اشتها و
کاهش یا افزایش ناگهانی وزن
§
رفتار خودخواهانه
§
استفاده از مواد مخدر
ارلز که در شناسایی مسائل و مشکلات
کودکان متخصص است به این موضوع اشاره می کند که مشکلات تغذیه ای و تعامل با دیگران
حتی در اوایل دوران کودکی نیز قابل شناسایی هستند.
ارلز در ادامه ی سخنانش افزود که
عدم تمایل کودکان مدرسه رو، برای رفتن به مدرسه یا شرکت در جمع های خانوادگی می
تواند باعث بروز نگرانی هایی برای خانواده هایشان شود.
اوقات
تلخی یا آسیب روحی؟
اما بروز این ناهنجاری ها در
کودکان و مشکلاتشان در مدرسه و اجتماعات غیر خانوادگی می تواند باعث بروز نگرانی
هایی برای والدین شود زیرا آن ها نمی دانند که فرزندشان فقط کج خلقی می کند یا از
یک آسیب روحی رنج می برد؟
ارلز می گوید والدین باید دو نکته
را در فرزندشان مد نظر قرار دهند: شدت و مدت زمان مشکلات و نا هنجاری ها.
اگر رفتار فرزند به اندازه ای شدید
باشد که بر عملکرد روزانه ی وی در خانه یا مدرسه تأثیر بگذارد، باید قطعا به پزشک
روان شناس مراجعه شود در حالی که کج خلفقی و عصبانیت می تواند در همه ی کودکان
مشاهده شود، اختلالات روحی طبیعتی گذرا ندارند و تا اخر عمر با کودک باقی خواهند
ماند.
اگر علائم بیش از یک هفته ادامه
پیدا کنند، اخطاری برای والدین خواهند بود که بدان ها هشدار می دهند حتما به یک
روانکاو مراجعه کنند.
منبع: بیماری روانی کودک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر